معنی کشور کوهپایه هیمالیا

لغت نامه دهخدا

کوهپایه

کوهپایه. [ی ِ] (اِخ) یکی از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان اصفهان است. حدود و مشخصات آن به شرح زیر است: از طرف شمال به شهرستان اردستان، از جنوب به شهرستان شهرضا، از مشرق به شهرستان نایین و از مغرب به بخش مرکزی اصفهان محدود است. در بخش کوهپایه، یک رشته کوهستان در شمال بخش وجود دارد که مهمترین قلل آن عبارت است از: کوه سراش، کوه فشارک و کوه شورغستان. آبادیهای بخش کوهپایه در دامنه های این رشته ارتفاعات واقع شده و هوای آن سردسیر و معتدل است.مرکز بخش (قصبه ٔ کوهپا) در کنار راه شوسه ٔ اصفهان به یزد واقع شده است. این بخش از 79 آبادی تشکیل شده بدین ترتیب: 1- دهستان حومه ٔ کوهپایه، 36 آبادی و 39639 تن سکنه. 2- دهستان رودشت، 43 آبادی و 8904 تن سکنه. بنابراین بخش کوهپایه یا مرکز بخش در حدود 48543 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

کوهپایه. [ی َ / ی ِ] (اِ مرکب) دامن کوه را گویند، یعنی زمینی که درپایین کوه واقع است. (برهان). دامنه ٔ کوه و زمینی که در پایه ٔ کوه واقع باشد. (ناظم الاطباء). زمینی که در پایین کوه واقع است. دامنه ٔ کوه. (از فرهنگ فارسی معین): به روستای گرگان دیهی است در کوهپایه... (قابوسنامه از فرهنگ فارسی معین). || به معنی کوهستان هم هست. (برهان). کوهستان. (ناظم الاطباء). ناحیه ٔ کوهستانی. (از فرهنگ فارسی معین).

کوهپایه. [ی ِ] (اِخ) دهستانی از بخش بردسکن که در شهرستان کاشمر واقع است. این دهستان از 20 آبادی تشکیل شده است و در حدود 8334 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

کوهپایه. [ی ِ] (اِخ) قصبه ٔ مرکز بخش کوهپایه که در شهرستان اصفهان و در کنار راه شوسه ٔ اصفهان به یزد واقع است و مشخصات جغرافیایی آن بشرح زیر است: طول 52 درجه و 23 دقیقه شرقی از نصف النهار گرینویچ، عرض 32 درجه و 41 دقیقه و پنج ثانیه ٔ شمالی و ارتفاع از سطح دریا 1643 متر و مسافت آن تا اصفهان 68هزار گز و تا نایین 65هزار گز است. در دامنه ٔ رشته ارتفاعات کوه فشارک و کوه سراش واقع و در حدود 3330 تن سکنه دارد. نام قصبه در اصطلاح مردم محل کوهپا خوانده می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

کوهپایه. [ی َ / ی ِ] (اِخ) ناحیه ای است که از شمال محدود است به کوه بنان و کویر لوت، از جنوب به کرمان، از مشرق به خبیص و کویر لوت و از مغرب به زرند. این قسمت عبارت از ناحیه ٔ کوهستانی وسیعی است که 400 قریه دارد و طول آن 120 و عرضش 90 کیلومتر می باشد و به سه ناحیه تقسیم می شود: درختجان، حرجندو ده زیار. پارچه های پشمی آن معروف است. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 257). و رجوع به همین مأخذ شود.

فرهنگ معین

کوهپایه

(یَ) (اِمر.) کوهستان، دامنه کوه.

فرهنگ عمید

کوهپایه

زمین پایین کوه، دامن کوه،
کوهستان،

مترادف و متضاد زبان فارسی

کوهپایه

پشته، تپه، رش

فرهنگ فارسی هوشیار

کوهپایه

دامن کوه را گویند، یعنی زمینی که در پائین کوه واقع است

معادل ابجد

کشور کوهپایه هیمالیا

672

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری